احمدرضا عابدزاده:به نظر من ناصر حجازی اسطوره فوتبال این مملکت بود. برای آقای پروین هم می‌توان چنین لقبی انتخاب کرد و مرحوم دهداری نیز یک آدم بزرگ و فراموش‌نشدنی به شمار می‌رود که خیلی چیزها یادم داد.
مسئولان فدراسیون باید به فکر سرمایه‌های خودشان باشند. مهدی رحمتی سرمایه این مملکت است و کروش باید به او فرصت دوباره بدهد. اینکه در آستانه جام‌جهانی یک دروازه‌بان به ظاهر ایرانی‌الاصل آورده‌اند، ریسک است. او موقع دفاع، موقع کرنر و ضربات ایستگاهی چطور می‌خواهد با مدافعان صحبت کند و زمان لازم است با آنها هماهنگ شود و اکنون چنین زمانی را ندارد.
بزرگترین پیروزی:ابن صحبتها را در مورد سید مهدی رحمتی نه سرمربی استقلال گفته و نه عاشقان چشم و ابروی گلر آبی ها!بلکه اسطوره دروازه بانی و بهترین دروازه بان تاریخ فوتبال ایران بعد از ناصرحجازی بیان کرده است.
»» سید مهدی رحمتی عزیز،تولدت مبارک ««

آقای کروش شمای که دم از منافع ملی و دفاع از حق و حقوق 80 میلیون ایرانی میزنید،چطور وقتی بیش از 50 میلیون ایرانی از وزیر گرفته تا وکلای مجلس،جامعه مهندسین و اطبای کشور،هنرمندانی چون داریوش ارجمند و یا جمشید مشایخی اسطوره هنرمندان ایرانی و همچنین رئیس فدارسیون فوتبال،رئیس کمیته داوران،رئیس سازمان لیگ،مدیران عاملین خیلی از تیمهای لیگ برتری و لیگ یکی به همراه سرمربی هایشان،اکثر اصحاب رسانه و کارشناسان فوتبال ومهمتر از تمام این افراد که از اقشار مختلف جامعه می باشند،هواداران میلیونی استقلال و حتی خیلی دیگر از فوتبالدوستان ایرانی از شما خواهش کردند و بعضا کار به اصرار و التماس از سوی برخی از هواداران رسید تا سید مهدی رحمتی را با توجه به شایستگی هایش و درخششی که نوسان خیلی کمی داشته به تیم ملی مجددا دعوت کنید،آنرا نادیده گرفتید و صحبت از دیسیپلین خودتان واجرای انضباط تیمی کردید!؟

کارلوس کروش در نشست مطبوعاتی اخیر خود به علیرضا منصوریان طعنه زده و گفته مربی ایرانی به خاطر عدم دراختیار قرار ندادن دو بازیکنش از سوی یک باشگاه استعفا داده وقید مربیگری در تیم ملی زیر 22 سال را زده!منتهی من کسی نیستم که در سخترین روزها و حتی در شرایطی که تیمم باخته و نتیجه نگرفته  استعفا بدهم و میدان را خالی کنم.
اینجاست که باید خدمت این مربی بزرگ و حرفه ی تیم ملی عرض کنیم؛
آقای کروش شما یک چیزهای در مورد جهان سومی بودن ایرانی ها شنیده اید و مهمکن است اکثر اطلاعات شما در این خصوص صحت داشته باشد!منتها فکر کنم دوستان رسانه ی و یا کسانیکه در خصوص ویژگیهای ملت ایران اطلاعاتی در اختیارتان قرار داده اند،این را نگفته اند که مردم ایران با وجود جان سومی بودن،دارای ویژگیهای منحصر بفردی هستند که خیلی از مردم کشورهای که مدعی داشتن فرهنگی متمدن و با ساختارهای توسعه یافته و مدرن هستند وجود ندارد!
ظاهرا شما سطح شعورمردم ایران و بخصوص فوتبالدوستان آنرا خیلی پایین فرض کردید که اینگونه ازعدم شانه خالی کردنتان صحبت میکنید؟!
اگر علیرضا منصوریان به خاطر نداشتن دو بازیکن استعفا میدهد،چندین دلیل داشته که ممکن است هر کدام ازآنها برای شما خیلی بی اهمیت و بی ارزش باشد!لذا به اختصار به چند موردی که به ذهن امثال ما هواداران ساده فوتبال میرسد اشاره می کنیم.

شاید برای اولین بار در این وبلاگ تحت عنوان تخیلات یک هوادار ساده مطالبی درخصوص جدایی احتمالی بازیکنان ملی پوش استقلال و پیوستنشان به تیمهای حاشیه خلیج فارس جهت همراهی نکردن استقلال در لیگ قهرمانان آسیا اشاره های کرده بودیم!
آن روزها شاید دوستان نزدیکمان بابت مطرح کردن چنین مبحثی ما را مورد تمسخرخود قرار ندادند و فقط لطف کردندبا سکوت خودشان مخالفتشان را در این خصوص اعلام کردند!اما خودمان به خوبی متوجه شده بودیم که چه چرت و پرتهای را که فقط زایده تخیلات هوادارایمان بود را به خورد کاربران داده بودیم.
بگذریم...
با کوچ قطره ای اما دست جمعی بازیکنان ملی پوش استقلال به تیم های حاشیه خلیج فارس حالا در سایتها و پیج های مختلف صحبت از یک کار برنامه ریزی شده توسط سرمربی تیم ملی با فدراسیون فوتبال و خود بازیکنان هستیم.
با رفتن منتظری و بعد نکونام و حالا تیموریان و احتمالا در آینده ای نزدیک خسرو حیدری،هاشم بیک زاده و امیر حسین صادقی شایعاتی که در خصوص دست داشتن کروش  و مدیران فدراسیون فوتبال با بت این انتقالات به گوش می رسیده،قوت گرفته و اگر کسی  بخواهد آنرا انکار کند،مطمئنا با ذکاوت و تیزهوشی این روزهای هواداران و فوتبالدوستان مواجه خواهد شد و توضیحاتی که در این خصوص جهت دفاع از مواردی که به آن متهم شده اند،ره به جای نخواهد برد.
مع الوصف؛باید قبول کنیم که جدایی نا بهنگام و بد موقع بازیکنان استقلال و احتمالا دیگر ملی پوشان تیم های لیگ برتری حاصل حمایت و برنامه ریزی  مدیران فدراسیون فوتبال که با استفاده از اعتبار کروش  صورت گرفته و با شانتاژهای رسانه های داخلی وفراهم کردن زمینه ی....

اين بابا دلش براي فوتبال ما نميسوزد!حدود 1.5 سال است در ايران مشغول مربیگری می باشد، اما دو کلمه فارسي هنوز ياد نگرفته!این نشان می دهد که دلش با فوتبال ایران نیست و برای ما دلسوزی نخواهد کرد.دنبال احیای اعتبار خود و بدست آوردن مقداری پول است که به هر دو تقریبا دست پیدا کرده و با وجود نتایج افتضاحی که با تیم ملی گرفته، قرارداد جدید و شیک خودش را با یک تيم باشگاهي در امريکا از حالا بسته و متاسفانه  فدراسيون فوتبال هم به اين کار غير قانوني مرد موبور و چشم آبي توجهي ندارد!ايران چه صعود بکند و چه نکند اواخرخرداد کروش تيم ملي را ترک خواهد کرد.پس برايش مهم نيست سيد مهدي را در تیم ملی در اختیارداشته باشه يا نه!سيد مهدي تو نود به طعنه به فردوسی پور گفت که: زبان انگليسي من ضعيفه و نمي تونم با سرمربی تیم ملی  رودر رو صحبت کنم.البته جواد نکونام به راحتي با کروش به زبان اسپانيولي و ...صحبت میکند!!!

شومن سیاه باز؛باید دست به جیب شود!

توفان جمعه شب در شیزوکا حسابی برنامه های افشین قطبی را به هم ریخت. شیمیزو در زمین تمرین اختصاصی خود در کنار اقیانوس تمرین می کرد که ناگهان گردباد شدید به آنها رسید و همه چیز را به هم ریخت. برق ها رفت ، درخت ها شکستند و کمپ تیم خسارت های زیادی دید. بازیکنان در کمپ سنگر گرفتند و وقتی همه چیز تمام شد ، همه شوکه بودند از صحنه ای که می دیدند. قطبی در این باره می گوید:« درخت ها شکسته بود و یکی از این درخت های کاج درست افتاده بود روی ماشین من.» ماشین سرمربی تقریبا غیرقابل استفاده شده بود.

قطبی شنبه در ورزشگاه خانگی برابر کاوازاکی به تساوی دست یافت.

تحلیل :اگر بیمه هزینه خسارت ماشین قطبی را نپردازد!آقا افشین مجبور می شود،دست به جیب مبارک خود برده و قسمت ناچیزی از دلارهای که بابت حضور در ایران و نابودی فوتبال ملی از مسئولان فدراسیون فوتبال گرفته بود را هزینه خرید ماشین جدیدش بکند.